کارگاه و نشست تخصصی :" خوانش سفالهای تاریخی محوطه باستانی قومس به همراه کارگاه عملی و بازدید از سایت تاریخی قومس "بهانه ای به دست داد تا چند کلامی درباب این رویداد مهم قلم فرسایی کنیم ، این رویداد تاریخی فرهنگی که در روز پانزده بهمن ماه به همت خانه تسنیم دامغان با همکاری شهرداری و میراث فرهنگی و جامعه باستان شناسی ایران در بومگردی بابامراد روستای قوشه برگزار گردید فرصتی را برای دانشجویان و دوست داران میراث فرهنگی دامغان فراهم کرد تا به همراه بازدید نزدیک ، گفتگویی صمیمانه پیرامون تاریخچه و اهمیت کاوش وحفظ و نگهداری از این سایت مهم تاریخی داشته باشند؛دراین نشست نخست دکتر همایون خوش اقبال درباره اهمیت و تاریخچه سایت قومس و سفالهای کشف شده از این منطقه به ایراد سخن پرداخت و پس از پاسخگویی به پرسشهای حاضرین وپس از اندکی استراحت و پذیرایی در اقامتگاه بومگردی بابا مراد به اتفاق همراهان از سایت قومس بازدید کردند این رویداد که از ساعت نه ونیم صبح آغاز شده بود در ساعت دو عصر به پایان رسید و علاقه مندان میراث با توشه ای پربار از دانش تاریخ و فرهنگ شهرشان به خانه بازگشتند ،البته این نشست در ادامه نشست روز پیش از آن بود که با موضوع "گذری برتاریخ دامغان در دوره سلجوقیان و مختصری برتاریخ و جغرافیای قلاع اسماعیلیه دامغان " در خانه تسنیم با سخنرانی استاد محمد صابر برگزار شده بود ، انجام این نشست و نشست هایی مانند این می تواند در رشد و اعتلای علمی و فرهنگی این شهرستان تاثیر مهمی بگذارد و در نهایت با افزایش روحیه مطالبه گری شهروندان، دولتمردان را نیز اندکی به تحرک وادارد تا به بخشی از مطالبات جامعه و وعده های خود جامع عمل بپوشانند؛ همه ما می دانیم که دردهه شصت و هفتاد در نبود این نهاد های مطالبه گر و سمن ها چه آسیب جبران ناپذیری به میراث تاریخی و فرهنگی این دیار وارد شد ،ازتخریب ده ها گرمابه و آب انبار و تپه تاریخی گرفته تا تخریب مولود خانه و ارگ مرکز دامغان که جایش را به پاساژی ناهمگون و ناهمساز به ابنیه تاریخی مجاور آن داد ، کسانی که در دهه شصت و پیش از آن وارد دامغان می شدند شهری می دیدند پر از باغستان های سرسبز، با نهرهای جاری که در بافت معماری سنتی خود، باهوایی خنک و دلنواز که از مزارع و باغ ها برمی خواست ،در اوج گرمای تابستان ،روح و جان رهگذران را نوازش می داد و آرامش شهر چندان بود که گاه می توانستی گله آهوانی را نیز ببینی که فارغ از هر ترس و بیمی در اطراف تکیه ابوالفضل درگندم زارهای سرسبزمشغول چرا بودند ،متاسفانه این آرامش دیری نپایید و در فقدان یک جامعه مطالبه گر و مسئول ،با سوداگری برخی افراد سودجو، نه تنها بخش عظیمی از میراث فرهنگی و تاریخی و زیست بوم های خود را در دهه شصت و هفتاد از دست دادیم ،بلکه در فرهنگ و اخلاق فردی و اجتماعی نیز چند گام به عقب برگشتیم و بسیاری از عادات فضیله ما تبدیل به رذیله شد ,عاداتی نظیر :روحیه هم نوع دوستی و مهمان نوازی و صفا و صمیمیت و تحمل یکدیگر در ناملایمات و اعتماد و کارگروهی و کمک به دیگران در مصائب و مشکلات و .....

در سایت تاریخی قوشه و امروان که بیش از هزار هکتار مساحت دارد ، متاسفانه در گذشته بر خلا سایت تپه حصار دامغان تحقیقات جامع و کاملی انجام نگرفته و این در حالی است که این سایت بسیار گسترده تر از سایت تپه حصار است و شامل سه بخش اشکانی و ساسانی و اسلامی می باشد و به احتمال زیاد مکان شهر تاریخی قومس که در زلزله قرن سوم هجری کاملا ویران شد و شهر هکاتوم پولیس که اسکندر یونانیان مهاجر را در آن اسکان داد، در این مکان می باشد ،در سایت قومس سه تپه باستانی است که تپه نخست که اهالی ان را نقاره خانه می نامند ا،حتمالا مکانی برای به امانت گذاری مردگان بوده است چرا که زرتشتیان بر این باور بودند که خاک مقدس است و نباید آلوده شود و لذا آنها در شیوه تدفین خود مردگان را در بالای تپه و یا جای بلندی می گذاشتند تا خوراک پرندگانی نظیر کرکس شوند و پس از چند ماه استخوانهای آنها را در استودان یا کوزه های سفالی به خاک می سپردند ، بی شک می توان رد این استودان ها و گوردخمه ها و تپه های امانت گذاری مردگان را در اطراف بسیاری از روستاها و شهرهای پیش از اسلام دید ،البته نیاز به گفتن ندارد که زرتشتیگری تا حمله مغول در ایران رونق داشته و به گواه مورخین تا قرون سه و چهار هجری هنوز جمعیت قابل توجهی از ایرانیان زرتشتی بودند حتی در منطقه هزارجریب تا دوره صفویه زرتشتیگری رایج بوده و با تهدید و ارعاب و زور شاه عباس مردم این منطقه دست از آیین کهن خود برداشتند و مسلمان شدند، وجود آتشکده قومس که در کتاب ساسانی شهرستان های ایران شهر از آن یاد شده است نشان ازاهمیت این شهر در دوره ساسانی می دهد و البته این شهردر دوره اشکانی نیز مدتی بعد از شهر نسا در ترکمنستان امروزی، پایتخت ایران شد و بعد پایتخت به تیسفون منتقل گردید،همچنین وجود آتشکده در منطقه تویه دروار در شمال قوشه نیز نشانه اهمیت این منطقه در گذشته است ، متاسفانه این آتشکده نیز پس از انقلاب کاملا تخریب شد و روستاییان از خاک آن برای حاصلخیزی باغستانهای خود بهره گرفتند ؛ سخن پایانی این است که :حفظ و نگهداری میراث تاریخی و فرهنگی ما تنها وظیفه دولت نیست بلکه تک تک ما در قبال آن مسئولیم و خانه تسنیم با برگزاری این نشستهای فرهنگی در این چند سال نه تنها دین خود را به این شهر ادا کرد بلکه به ما نشان داد که چقدر یک نهاد غیر دولتی می تواند مثمر ثمر شود و به ما یادآور شد که نقش نهادهای مردمی چقدر پررنگ است و فرهنگی که مردم پشتش باشند مانند ققنوسیست که ازپس هزاره ها می تواند از خاکستر خود دوباره برخیزد و زنده شود .
علی ربیع زاده