آشنایی با آبادی سورند(نصرت آباد) دامغان
سورند نام آبادی ای است که در بیست کیلومتری شمال شرقی شهرستان دامغان در دره ای سرسبز در رشته کوه های البرز شرقی آرمیده است ، این مزرعه مابین آبادی های تالو(به معنی دارنده آب تلخ) و محمد آباد(محمدآبادو) است ، و غار معروف شیربند در نزدیکی آن می باشد، جهت رسیدن به این آبادی از سه مسیر می توان عبور کرد : 1- از طریق آبخشان دامغان 2 –از مسیر روستای ابوالبق 3- از مسیرروستای طاق ، در بین این سه مسیر ،راه دوم که از روستای جزن و ابوالبق میگذرد جاده بهتر و سالم تری نسبت به دو مسیر دیگردارد . سورند در سند دارای 50 هکتار زمین کشاورزی می باشد و ملک شخصی خانواده امیرخلیلی می باشد ، عمده درختان آن : گردو ، زردآلو ، گیلاس ، سیب ، ولیک و انجیر می باشد ، و حیوان و پرندگان وحشی نظیر : کل ، قوچ ، آهو ، پلنگ ، روباه ، شغال ، خرگوش ، گربه وحشی(پالاس) ، سمور و سمندر ، شاهین و کبک و....در این منطقه و مناطق اطراف آن زندگی می کنند و سالهاست که این منطقه از طرف محیط زیست جزو مناطق شکار ممنوع ( منطقه شکار ممنوع تالو و شیربند ) دسته بندی شده است ، البته این آبادی در گذشته نه چندان دور بسیار آباد تر از امروز بود ، در گذشته هنگامی که قنات و چشمه سارهای آن هنوز دایر بود ، حدود پنج تا شش خانوار به صورت دائم در آنجا زندگی می کردند و کشت غلات و صیفی جات و پرورش گاو و گوسفند در آنجا رونق داشت ، تا اینکه در سال 1381 خورشیدی سازمان آب و فاضلاب یک حلقه چاه آب آشامیدنی در یک کیلومتری شمال سورند احداث کرد تا آب شرب را به شهر دامغان منتقل نماید ، احداث این چاه آب و تاسیسات برق و لوله کشی آن تا شهرستان دامغان حدود سیصد ملیون تومان هزینه در بر داشت ، اما هنوز چند روزی از بهره برداری از چاه نگذشته بود که به تدریج تمامی چشمه ها و همچنین قنات آبادی سورندخشک شدند و به دنبال آن بیش ازهفتاد درصد درختان کهنسال آبادی بر اثر خشکسالی از بین رفتند، با شکایت مالک آبادی ، پرونده ای علیه سازمان آب به دادگستری ارجاع و دادگاه به نفع مالک رای داد و مقرر شد که تمامی خسارت جبران شده و آب آبادی از چاه شرب تامین شود ، هرچند که آب قنات و چشمه سارهای سورند قبل از احداث چاه حدود 25 تا 35 لیتر در ثانیه بود اما هم اکنون تنها 5 لیتر در ثانیه آب از چاه دریافت می کند و این امر موجب شده تا این آبادی سرسبزی و رونق سابق خود را دیگر به دست نیاورد ؛ سازمان آب با یک اقدام غیر کارشناسانه نه تنها موجب خشکیدن قنات و چشمه سارهای سورند شد ، بلکه ملیون ها تومان هزینه لوله کشی و تاسیاسات احداثی آن نیز بدون استفاده ماند چرا که آب چاه به تدریج کم و کمتر شد به طوری که به 10 لیتر در ثانیه رسید و کفاف انتقال به شهر را نداد ، امروزه نیمی از این آب را وارد شبکه آبرسانی روستاهای: طاق ،جزن ، ابوالبق ،بق و حسین آباد کرده اند و نیمی دیگر به مزرعه سورند می رود .
تاریخچه سورند:
نام این آبادی از گذشته سورند بوده ، تا اینکه مرحوم حاج محمد علی رضایی (بانی بیمارستان رضایی دامغان )این آبادی را می خرد و برپایه نام پسرش که نصرت الله بود نام آن را نصرت آباد می گذارد .
سورند در لغت به معانی زیر است:
- سورنا(سورن ) به معنی پهلوان می باشد و نام یکی از هفت خاندان معروف ایرانی در ایران باستان است، سورنا همچنین یکی از سرداران بزرگ و نامدار تاریخ در زمان اشکانیان است که در زمان اُرد اول می زیست، او سپاه ایران را در نخستین جنگ با رومیان فرماندهی کرد و کراسوس فرمانده رومیان را شکستگی سخت داد ، اما سرانجام به دست اّرد که از قدرت گرفتن او بیم داشت کشته شد .
- سورند از واژه سور گرفته شده و به معنای محل شادی و تفریح است.
- سورند دگرگون شده واژه دورند است ، به معنی آبادی دور افتاده .
- سور به معنی پناهگاه نیز بکار رفته است .
سورند (به همراه تالو وشیربند)در گذشته ملک شخصی خانواده شکاری های طاق بود و آخرین مالکان این خانواده دو برادر به نام های : کربلایی ابوالقاسم و آقا حسین بودند که این ملک را به مهدی احتشامی (اهل روستای ابوالبق ) می فروشند، مهدی احتشامی نیز این ملک را به حاج محمد علی رضایی احمدی (بانی بیمارستان رضایی دامغان) می فروشد ، در زمان وی است که نام سورند به نصرت آباد تغییر می یابد، او در راه آبادی سورند تلاش زیادی میکند به طوری که در زمان او روزانه ده ها شتر از روستای جزن خاک بار میکردند و به سورند می آوردند ، در آن زمان هفت خانواده به صورت دائم در سورند سکونت داشتند ، که عبارت بودند از :1- خانواده مرحوم تقی تیموری که سرکارگر باغ بود 2- خانواده مرحوم جواد مجد( پدر بزرگ فرماندارکنونی دامغان) که دهقان بود 3- خانواده مرحوم علی اکبر خواجه زاده ( دهقان بود) 4- خانواده مرحوم عباس محمد گزی ( دهقان ) 5- خانواده مرحوم محمد حسن رومنانی ( دهقان).6, 7– دو چوپان به همراه خانواده هایشان که از گوسفندان نگهداری می کردند .
پس از حاج محمد علی رضایی ، حاج ابوالقاسم امیر خلیلی(مالک نماینده گی ایران ناسیونال دامغان و شاهرود) صاحب این آبادی می شود ،در زمان ایشان افراد زیر در این آبادی کار و زندگی می کردند: محمد حسن رومنانی ، علی اکبر خواجه زاده ، عباس طحانیان ،عباس نریشمی ،عباس حقیری و علی اصغر خادمیان .
پس از فوت حاج ابوالقاسم امیر خلیلی و پسرش (حاج امیر) این آبادی در اختیار نوه های ایشان ( فرزندان حاج امیر) قرار می گیرد که به خارج از کشور مهاجرت می کنند و هم اکنون آقای غلامحسین ربیع زاده از طرف ایشان تولیت این آبادی را بر عهده دارد .
گامی برای گرد آوری فرهنگ عامیانه شهر ستان دامغان برای حفظ آن و همچنین بهره برداری از واژگان آن برای سره سازی زبان پارسی .
